پيروزي مازراتی در مسابقات Indy 500


70 امین سالگرد نخستین پيروزي مازراتی در مسابقات Indy 500

بزرگترین نمایش در مسابقات سرعت عنوانی است که امریکائی ها برای Indianapols 500 بکار می بردند و برای این کار خود هم دلیلی دارند. موضوع از این قرار نیست که هیچ مسابقه یا مسیر مهم دیگری در ایالات متحده وجود ندارد یا Daytona 24 Hours و 12 Hours وقایع ناچیزی بشمار میروند. این دو مسابقه بخودی خود تاریخ ساز بوده اند و در سطح وسیعی از آنها دنباله روی شده است، اما چیزی که در این زمینه شهرت جهانی دارد و سبک زندگی امریکائی کامل را در خود جای داده است، Indy است.

مسیرهای بیضوی مخصوص امریکا، یعنی مسیرهائی که به جمعیت این اجازه را می دهند که تمام اتومبیل های را در آن واحد مشاهده کنند، در اروپا چندان شهرت و محبوبیتی ندارند . در اینجا، مسيرهای شهری نظیر Monte Carlo، مسیرهای جاده ای نظیر Le Mans و مسیرهای مانند Monza فقط باعث برانگیختن خشم و ناراحتی هستند. برای خودروهای اروپائی همواره انطباق با جاده های بیضوی دشوار بوده است. این موضوع تا حدودی به این دلیل است که موتور و شاسی آنها همواره تحت فشار قرار می گیرد و تا حدی نیز به این دلیل است که سیستم تعلیق و لاستیک ها باید خود را با تنش مکرر و مداوم تطبیق دهند. یک مسیر مستقیم، یک گوشه نود درجه، پس از یک مسیر مستقیم و بدنبال آن یک گوشه نود درجه چیزهائی هستند که طی این مسیر 500 مایلی هیچگاه تغییر نمی کنند و این روند همچنان ادامه دارد.

با توجه به این شرایط به سختی می توان پی برد که چرا سازندگان خودروها از سال 1911 این پیچ Indiana را به عنوان یک زمین تست برای مدلهای مختلف خود برگزیده اند، طراح مبتکر و خلاق مازراتی با پشتیبانی از نسخه ای که از جانب Orsi به عمل آمد، دیگر دچار محدودیت مالی نبود و در نتیجه مازراتی به موتورهای سه لیتری سوپر شارژ رو می آورد که یک نظام آزمایش شده بشمار میرفت. در زیر کاپوت نیز، دو جناح سیلندر های چهارگانه مستغلاً نیرو دریافت نموده و موتور مجهز به کمپرسور Roots بود.

پروژه 8CTF خیلی سریع پیش رفت و تا سال 1939 موتور در حدود 365 اسب نیرو تولید می کرد. موتور قدرتمند همراه با قابلیت اطمینان و اعتماد عواملی بودند که به Shaw اجازه دادند تا این دو موفقیت بزرگ را رقم بزند. اما چگونه بود که مایکل جی بویل Michael J. Boyle یا آمبرلا مایک Umbrella Mike، رئیس بزرگترین اتحادیه شیکاگو، تصمیم گرفت با مازراتی همکاری کند؟ بویل Boyle یکی از چهره های شناخته شده در صحنه Indy بود و می دانست که دیگر نمی تواند از خودروهای Miller و Steven که مالکیت آنها را در اختیار داشته بیش از آن انتظار داشته باشد. او تحت تاثیر Maserati 6 CM که در سال 1938 آنرا خریداری کرد، به سر مکانیک خود، هاری کاتن هنینگ Harry "Cotton" Henning دستور داد که از بولونا و مقر اصلی مازراتی دیدار کند. او در آنجا در مورد خریداری 8CTF مذاکرات موفقی انجام داد. کاتن Cotton در بازگشت به ایالات متحده، خود را برای Indy 500 تنظیم کرد و با کمک یک تیم از بهترین مکانیک ها، ترتیبی اتخاذ کرد که از نهایت قدرت این خودرو خبر گیرد. طولی نکشید که او به نتیجه لازم دست یافت.

ویلبرشا Wilbur Shaw طی 200 دور رانندگی نبردی طولانی را با Cliff Berger در Milhr Ford- Offenhauser به پایان برد که نهایتاً شخص اخیر به مقام سوم دست یافت و نفر دوم یک شرکت کننده پر فن و قریب دیگر یعنی Adams- Sparks بود که رانندگی آنرا جیمی اشنایدر بعهده داشت. اما در پایان، شا Shaw توانست پیش از همه از خط پایان بگذرد . تقریباً بیست مدل از زمانی که نخستین اتومبیل اروپائی در Indy برنده شده بود، می گذشت و ویلبو شا Wilbur Shaw از پیروزی خود چندان خوشحال شد که عکسی از خود را کنار خودرو برای مازراتی ارسال کرد. او در زیر آن نوشته بود: " به برادران مازراتی بابت ساخت چنین خودرو حیرت انگیزی " این حکایت پیروزی یک تولید کننده کوچک ایتالیائی و تبدیل شدن آن به بخش از تاریخ در مشهورترین مسابقه اتومبیل رانی امریکا می باشد.